معنی محسن ربیعی

حل جدول

محسن ربیعی

کارگردان فیلم بازنشسته ها


فیلمی از محسن ربیعی

بازنشسته‌ها

لغت نامه دهخدا

ربیعی

ربیعی.[رَ] (ص نسبی) منسوب به ربیع. بهاری:
پالوده ٔ راوق ربیعی
خاک قدم تو از مطیعی.
نظامی.
- قصیده ٔ ربیعی، قصیده ای که در آن وصف بهار کنند. بهاریه.


ربیعی نجفی

ربیعی نجفی.[رَ عی ِ ن َ ج َ] (اِخ) شاعر مرثیه سرای شیخ عبدالعظیم ربیعی. صاحب دیوان است و دیوان وی در نجف به سال 1360 هَ. ق. چاپ شده است. (از الذریعه ج 9 قسم 2)..


بنات ربیعی

بنات ربیعی. [ب َ ت ُ رَ عی ی] (ع اِ مرکب) ریاحین است. (انجمن آرای ناصری).


اعتدال ربیعی

اعتدال ربیعی. [اِ ت ِ ل ِ رَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) نقطه ٔ اعتدال ربیعی، رأس الحمل باشد و چون آفتاب بدان جایگاه رسد به بهار شب و روز برابر باشد. (یادداشت بخط مؤلف). دایرهالبروج و معدل النهار در دو نقطه با هم تقاطع میکنند، یکی آن که چون آفتاب از آن بگذرد، در قسمت شمالی معدل النهار معین در جهت قطب قرار گیرد و آنرا نقطه ٔ اعتدال ربیعی و اعتدال ربیعی گویند، زیرا بدان هنگام شب و روز برابر گردد و در بیشتر بلاد بهار باشد و آنرا نقطهالمشرق و مطلعالاعتدال هم گویند. (از کشاف اصطلاحات الفنون). اعتدال بهاری. رجوع به این کلمه شود.


محسن

محسن. [م ُ س ِ] (اِخ) رجوع به قاضی نوخی علی بن محسن شود.

محسن. [م ُ ح َس ْ س َ] (ع ص) تحسین شده. آراسته شده. نیکوشده. || وجه محسن، روی خوب. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

محسن. [م ُ س ِ] (اِخ) رجوع به فیض کاشانی ملامحسن شود.

محسن. [م ُ س ِ] (اِخ) نامی از نامهای خدای تعالی. (یادداشت مرحوم دهخدا).

محسن. [م ُ س ِ] (اِخ) ابن ابوالقاسم علی بن محمدبن... قاضی تنوخی. رجوع به ابوعلی محسن... و یتیمهالدهر ج 2 ص 114 و تاریخ گزیده ص 810 شود.

محسن. [م ُ س ِ] (اِخ) ابن موسی الکاظم (ع) فرزند امام هفتم شیعیان و او به فراهان مدفون است و به زاهد محسن مشهور می باشد. (از تاریخ گزیده ص 204).

محسن. [م ُ س ِ] (ع ص) نیکی کننده. (منتهی الارب). آنکه نیکی و احسان میکند. (ناظم الاطباء). نیکوکار. احسان کننده. نیکوکردار. مقابل مسی ٔ:
عالم و عادل تر اهل وجود
محسن و مکرم تر ابنای جود.
نظامی.
باشدی کفران نعمت در مثال
که کنی با محسن خود تو جدال.
مولوی.
که می برد به خداوند منعم محسن
پیام بنده ٔ نعمت شناس شکرگزار.
سعدی.
|| آنکه به خوبی میداند. || آنکه بر پشته ٔ بلند می نشیند. (از منتهی الارب) (ازناظم الاطباء).

فرهنگ فارسی هوشیار

ربیعی

‎ بهاری، خانه ی بهاری بهارمان (صفت) منسوب به ربیع بهاری قصیده ربیعی.

فرهنگ عمید

ربیعی

بهاری،

معادل ابجد

محسن ربیعی

450

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری